زبان فارسی در چین
میوه ممنوعه
سروده ها و نوشته های عبدالله قرونه ای

 

زبان فارسی در چین!!

حدود هشتصد سال پیش ابن بطوطه، جهانگرد مراکشی، از غرب افریقا راه افتاد و پس از رفتن به حج، با عبور از جنوب ایران، سفرش را به طرف شرق ادامه داد و تا چین رفت. او در سفرنامه اش می نویسد: در دربار امپراطور چین مطربان به زبان های چینی، هندی، عربی و فارسی شعر و آواز می خواندند. سپس ادامه می دهد: پسر امپراطور چین، آوازهای فارسی را بسیار دوست داشت.

روزگاری هم شعر فارسی در هند رونق بسیار گرفت. همان زمانی که پادشاهان متعصب صفوی به جز شعر مذهبی به شعر دیگری بها نمی دادند، پادشاهان هند که اتفاقا هندی هم نبودند و شاخه ای از گورکانیان بودند (همان ها که قبلا تیمور لنگشان را هم به جان ما ایرانی ها انداخته بودند) به شعر فارسی بسیار اهمیت می دادند. یک نکته دیگر هم البته خالی از لطف نیست که بدانیم اگر یک سلسله در طول تاریخ حامی واقعی شعر فارسی بوده همین گورکانیان هند بودند. قبلا سلطان محمود غزنوی هم به شاعران التفات نشان داده بود اما شاعرانی مانند عنصری، فرخی و انوری را. ولی همه می دانیم که با فردوسی چگونه رفتار کرد. اما گورکانیان هند در قبال شاعر نوازی خود چشمداشت هیچ مدح و ستایشی نداشتند. جالب اینجاست که در این دوره، حتی شاعران هندی برای برخورداری از التفات دربار کشور خودشان باید به زبان فارسی شعر می سرودند!! (نمونه اش امیر خسرو و بیدل دهلوی)

امروز هم زبان فارسی در چین رواج دارد! اما با حکایتی دیگر...

چندی پیش یک گوشی نوکیا x6 چینی به دستم افتاد. با منوی فارسی و چه فارسی سلیسی هم داشت!! مثلا به جای عبارت تماس ناموفق، از عبارت سقط جنین استفاده می کرد!! یا به جای عبارت کلیدهای میان بر، عبارت منوی تنبل را به کار می برد!! نمونه این فارسی سلیس را در منوی دستگاههای چینی بسیار دیده اید.

اقتصادمان را که پیشکش چینی ها کرده ایم. از قطعات یدکی پژوی فرانسه گرفته تا جوراب و زیر پوش و سنگ پا!! (این یکی را بی اغراق می گویم. چند روز پیش برنامه با شما که عصرها از شبکه یک پخش می شود با استناد به جدول واردات و صادرات اعلام کرد) لااقل نگذاریم فرهنگ و زبان مان را به بازی بگیرند.

آهای!!...

کسی نیست به داد این کشور یتیم برسد؟؟!!

کجایند مردمانی که می خواندند

          چو ایران نباشد تن من مباد                بدین بوم و بر زنده یک تن مباد!

اما گویا زمانه خیلی چیزها را از ما گرفته است. سربسته می گویم:

نقل شده همین تیمور لنگی که چند خط بالاتر ذکر خیرش بود، وقتی به توس رسید سر مزار فردوسی رفت و گفت پس آن پهلوانانی که یک عمر سنگشان را به سینه زدی کجایند که جلوی مرا بگیرند؟ آن گاه شاهنامه را باز کرد تا جواب فردوسی را بگیرد. این بیت را دید:

          چو از بیشه رفتند شیران جنگ          بیاید به جولان روباه لنگ!!

دست مریزاد فردوسی که حتی پس از مرگ از کیان و شرف کشورش دفاع کرد.

اما افسوس! امروز دیگر شیران جنگ از بیشه رفته اند و ...                       



نظرات شما عزیزان:

مریــــــم
ساعت0:04---31 شهريور 1390
سلام دوست عزیز

وبلاگ جذابی داری
مطالبش برایم جذاب بود
خیلی خوب و ساده می نویسی
موفق باشی


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پنج شنبه 25 تير 1390برچسب:, :: 15:56 ::  نويسنده : عبدالله قرونه ای

درباره وبلاگ
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان میوه ممنوعه و آدرس mivemamnue.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 64
بازدید دیروز : 14
بازدید هفته : 106
بازدید ماه : 180
بازدید کل : 3776
تعداد مطالب : 65
تعداد نظرات : 65
تعداد آنلاین : 1